بهترین سایت اموزش افتر افکت
http://aftereffect.mihanblog.com/
بقایی در سال ۱۳۳۲ در محله عشرتآباد تهران به دنیا آمد. دوران دبستان و دبیرستان را در رودسر، هرزویل و رشت گذراند. پس از دریافت دیپلم برای تحصیل در رشته بازیگری و كارگردانی تئاتر در دانشكده هنر های دراماتیك به تهران رفت. او پس از ورود به صحنه حرفهای تئاتر وارد تلویزیون و سینما شد [۱]. بقایی فعالیت خود در زمینه تاتر را با نمایش لبخند با شکوه آقای گیل در سال ۱۳۵۲ آغاز کرد و در سال ۱۳۵۹ با فیلم سینمایی تاریخ سازان(هادی صابری) فعالیت سینمایی خود را نیز آغار کرد. بقایی همچنین دانش آموخته بازیگری و کارگردانی دانشگاه هنر در سال ۱۳۵۷ و همسر پرستو گلستانی (بازیگر) است.
بقایی همواره همکاری نزدیکی با بیژن بیرنگ و مسعود رسام دارد که از آنجمله میتوان به مجموعه محبوب همسران، سرزمین سبز، قطار ابدی و سیب خنده(مجموعه طنز برای کودکان) اشاره کرد. از آخرین فعالیتهای تلویزیونی وی میتوان کارگردانی سری دوم مجموعه بازهم زندگی را نام برد. وی همچنین در یکی از قسمتهای سری نخستین این مجموعه با عنوان جناب مستطاب آشپری که با شرکت نجف دریابندری و همسر وی به موضوع کتاب مستطاب آشپزی(نوشته نجف دریابندری.) میپرداخت در یک گزارش طنز به کندوکاو در آبگوشت فروشیهای تهران پرداخت.
بهروز بقایی در شامگاه روز دوشنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۸ قبل از حضور در اجراینمایش «هملت با سالاد فصل» دچار عارضه قلبی شد و در بیمارستان بستری شد.او قبل از ورود به تماشاخانه سنگلج دچار سکته قلبی و مغزی شد که بلافاصلهبعد از این اتفاق به بیمارستان شماره ۲ انتقال داده شد . اما به دلیلکمبود امکانات بیمارستان به بیمارستان جم انتقال داده شد
گزیده فعالیتهای هنری
- <
|
زندگینامه بصیریدر سال ۱۳۲۶ در دهستان انار شهرستان یزد به دنیا آمد. نخستین کار او درتئاتر، بازی در نمایش «ترن شیکاگو» در سال ۱۳۴۳ در شهر تبریز بود. اوفعالیت در سینما را از سال ۱۳۴۸ به عنوان بدلکار در اثری از آرامائیسآقامالیان با نام «سه فراری» آغاز کرد.فیلمشناسی سینما • دارا و ندار (۱۳۷۸)• کمیته مجازات (۱۳۷۷) • شب روباه (۱۳۷۵) • فصل پنجم (۱۳۷۵) • روز دیدار (۱۳۷۴) • الو!الو! من جوجوام (۱۳۷۳) • حالا چه شود! (۱۳۷۳) • شریک زندگی (۱۳۷۳) • مهریه بیبی (۱۳۷۳) • پاییز بلند (۱۳۷۲) • چهارشنبه عزیز (۱۳۷۱) • خسوف (۱۳۷۱) • مجسمه (۱۳۷۱) • مجنون (۱۳۶۹) • دو سرنوشت (۱۳۶۸) • مادر (۱۳۶۸) • ارثیه (۱۳۶۷) • زرد قناری (۱۳۶۷) • گراند سینما (۱۳۶۷) • جمیل (۱۳۶۶) • دستفروش (اپیزود اول و دوم) (۱۳۶۵) • گلهای داوودی (۱۳۶۳) • دادشاه (۱۳۶۲) • از فریاد تا ترور (۱۳۵۹) • طلوع انفجار (۱۳۵۹) • ماجراهای علاءالدین و چراغ جادو (۱۳۵۷) • سوتهدلان (۱۳۵۶) • شارلوت به بازارچه میآید (۱۳۵۶) • مرثیه (۱۳۵۶) • خشم و خون (۱۳۵۳) • خروس (۱۳۵۲) • مردی در طوفان (۱۳۵۱) |
مرضیه برومند (زاده ۱۳۳۰[۱] در تهران - ) کارگردان، بازیگر و عروسک گردان ایرانی است. وی هم چنین خواهر راضیه برومند گوینده، بازیگر و نویسنده و احترام برومند مجری و بازیگر ایرانی است.
فیلمشناسی
- <
جعفر بزرگی در سال 1296 در تهران متولد شد. آموزشتئاتر را از سال 1312 به مدت هشت سال زیر نظر استاد عبدالحسین كنگرلو وهمچنین اجرای آواز در رادیو را به صورت زنده از سال 1318 تجربه كرد. بازیدر سینما را سال 1368 با فیلمی به نام «بچه های طلاق» به كارگردانی«تهمینه میلانی» آغاز كرد. وی در روز هفتم مرداد ماه سال 1385 به دیارباقی شتافت.
فیلم شناسی:
- كوچولوی خوش شانس (۱۳۸۳)
۲ - سگ كشی (۱۳۷۹)
۳ - شور عشق (۱۳۷۹)
۴ - آسمان پرستاره (۱۳۷۸)
۵ - سهراب (۱۳۷۸)
۶ - درخت گلابی (۱۳۷۶)
۷ - سفر شبانه (۱۳۷۶)
۸ - ماه و خورشید (۱۳۷۴)
۹ - پرتگاه (۱۳۷۲)
۱۰ - خسوف (۱۳۷۱)
۱۱ - دیگه چه خبر!؟ (۱۳۷۰)
۱۲ - مدرسه پیرمردها (۱۳۷۰)
۱۳ - افسانه آه (۱۳۶۹)
۱۴ - بچه های طلاق (۱۳۶۸)
نام خانوادگی اصلی: بروفه
سمت (در بخش های): بازیگران،
......................................
تاریخ تولد: 1354
محل تولد: تهران
ملیت: ایران
......................................
مدرک تحصیلی: فارغ التحصیل حقوق قضایی
روابط خانوادگی با دیگر هنرمندان
>> پیام صابری (شوهر)
فارغ التحصیل حقوق قضایی از دانشگاه آزاد اسلامی در سال ١٣٧٨.
شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم شب روباه (همایون اسعدیان) در سال ١٣٧٥.
با سریال خانه شلوغ (علی شوقیان، 1373) بازیگری را آغاز کرد.
در تلویزیون با مجموعه زیر گنبد کبود (بهمن زرین پور)و سپس با مجموعه دلبندم (رضا عطاران) شناخته شد. اما شاید بهترین نقشآفرینی وی در فیلم پر پرواز (خسرو معصومی) باشد. بازی او در این فیلم شایدیکی از نقاط قوت معدود فیلم باشد که زیبا بروفه به بهترین شکل ممکن از پسآن برآمده است.
اگر زیبا بروفه دست به انتخاب درست بزند شاید در سینما بتواند بسیار موفق تر از تلویزیون باشد
روفه از جمله بازیگرهایی است کههیچگاه نتوانست در سینما به محبوبیتی همپای تلویزیون دست پیدا کند . اگرچه کارش را از سال 1373 و با مجموعه تلویزیونی خانه شلوغ آغاز کرد وبلافاصله پس از آن به سینما راه پیدا کرد ، اما حضورش گویی دیده نمی شد .تا اینکه سال 1377 از راه رسید و با مجموعه دلبندم که بسیاری با مجید جانآن را می شناسند و محصولی برای کودکان بود به یک چهره شاحص تبدیل شد .بروفه در سال 1354 متولد شد و دارای حقوق قضایی از دانشگاه آزاد است . اوپس از بازی در کار تلویزیونی علی شوقیان در سال 73 با عنوان خانه شلوغبازیگری را به صورت جدی آغاز کرد و بعد از آن در فیلم مجموعه شب روباه بهکارگردانی همایون اسعدیان ظاهر شد . فیلم یک شکست همه جانبه بود و بروفهمجال دیده شدن پیدا نکرد و بعد از آن دوباره به تلویزیون بازگشت و تا سال79 که دومین حضور جدی سینمای اش رقم خورد در آثار تلویزیونی چون زیر گنبدکبود به کارگردانی بهمن زرین پور ، دلبندم ، جادوی مهتاب ،گلهای سیاه ورویای کبود پرداخت که از میان آنها دو مجموعه دلبندم و رویای مهتاب بیشتراز سایرین مورد توجه قرار گرفت .
در دلبندم که محصول کودکانه بود درکنار مجید صالحی و یک عروسک با دستانی بلند که همه چیز را اشتباهی تلفظ میکرد همبازی بود که توانست مخاطبین بسیاری پیدا کند . در رویای مهتاب درکنار سعید آقا خانی ایفا گر زوجی بودند که در یک خانه عجیب زندگی می کنند. در این خانه دو روح حضور دارند که هر بار اتفاقی در آنجا شاهد بودبم.مانی و ندا اولین حضور جدی او در سینما محسوب می شود کاری ساخته پرویزصبری و بازی امین حیایی که درباره عشق به سینما و بازیگری ساخته شده بود.اما اثر گذارترین بازی او تا به امروز بازی در فیلم سینمایی پر پروازدرهمان سال 1379 بود که خسرو معصومی با استفاده از شهرت و محبوبیت شادمهرعقیلی ساخته بود. تنهانقطه قوت فیلم حضور زیبا بود و او یک تنه جور همهضعفهای اثر را به دوش می کشد . اگر چه شهرت شادمهر او را گامی به عقب پسمی زند ، اما در جدال با رقیب عشقی اش مرجان شیر محمدی یک سرو گردن بالاترنشان می دهد .آن سال در مجموعه تلویزیونی دختران به کارگردانی اصغر توسلیکه دورنمایه اجتماعی داشت در یک قسمت به عنوان بازیگر مهمان حضور پیدا میکند و سال بعد در بی همتا به کارگردانی جهانگیر جهانگیری به سینما باز میگردد . فیلمی ضعیف که هیچ گونه نقطه مثبتی برای بروفه به همراه نداشت.آخرین فیلمی که از وی به نمایش در آمده دوشیزه ساخته محمد درمنش که باتاخیری دوساله از زمان ساخته اکران شده و شکست سنگینی را متحمل می شود .سال 82 با بازی در یک نقش محوری در مجموعه تلویزیونی طلسم شدگان در کناربزرگانی چون مهدی هاشمی و پرویز پور حسینی به عنوان نامزد و بعدها بهعنوان همسر امین زندگانی حضور موفق را رقم می زند و دوباره به اوج بازمیگردد. او مدتها ست با پیام صابری گریمور ازدواج کرده است و آخرین سریالتلویزیونی وی هم ریحانه کاری از سیروس مقدم می باشد که یکی دیگر از کارهایخوب وی می باشد
عکس های زیبا بروفه
نام اصلی : یوسف تیموری واقف
تاریخ تولد: 6 دی ماه 1358 - در غرب تهران به دنیا آمده .
تحصیلات : فوق دیپلم هنر و دانش آموخته هنرستان صدا و سیما می باشد و یکی از هنرجویان ممتاز کلاسهای استاد سمندریان بوده است.
وی فرزند دوم خانواده است و دو خواهر و یک برادر دارد .
نه آبی و نه قرمز فقط تیم ملی.
اگر بازیگر نمیشد دروازه بان می شد.
موسیقی را دوست دارد و خودش هم گیتار می نوازد و به طراحی صحنه هم علاقه دارد و به آن نیز می پردازد.
به شعر نو علاقه دارد.
در دوران دانشکده او را بابک صدا میزدند.
شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم بودن یا نبودن (کیانوش عیاری) در سال ١٣٧٦.
با بازی در اولین حضور سینمایی اش بودن یا نبودن خوش درخشید اما هیچگاه تنوانست در فیلمهای بعدی این موفقیت را تکرار کند.
نام اصلی: عسل
نام خانوادگی اصلی: بدیعی
سمت (در بخش های): بازیگران،
......................................
تاریخ تولد: 1356
محل تولد: تهران
ملیت: ایران
....................................
مدرک تحصیلی: لیسانس تغذیه
روابط خانوادگی با دیگر هنرمندان
>> فریبرز عرب نیا (شوهر)
بیوگرافی
فارغ التحصیل تغذیه از دانشگاه آزاد اسلامی در سال ١٣٧٩.
همسر فریبرز عرب نیا (بازیگر)
گذراندن سه ترم از دوره نمایش در دانشگاه آزاد اسلامی.
شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم بودن یا نبودن (کیانوش عیاری) در سال ١٣٧٦.
با بازی در اولین حضور سینمایی اش بودن یا نبودن خوش درخشید اما هیچگاه تنوانست در فیلمهای بعدی این موفقیت را تکرار کند.
بخشی از فیلم شناسی:
1384 پروانه ای در مه ( محمدجواد کاسه ساز ) [بازیگر]
1382 شمعی در باد ( پوران درخشنده ) [بازیگر]
1379 از صمیم قلب ( بهرام کاظمی ) [بازیگر]
1379 هفت پرده ( فرزاد مؤتمن ) [بازیگر]
1378 دست های آلوده ( سیروس الوند ) [بازیگر]
1376 بودن یا نبودن ( کیانوش عیاری ) [بازیگر]
جوایز و انتخابها
>> کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن (دست های آلوده)
[ دوره 18 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال 1378 ]
.................................................................
بیشترین همکاری های عسل بدیعی با:
>> ماهایا پطروسیان (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>
>> سیروس الوند (بازیگران،تهیه و تولید،صحنه و لباس،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 2 فیلم ) ==>
>> بهرام دهقانی (تدوین،فیلمبرداری،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 2 فیلم ) ==>
>> فریبرز عرب نیا (بازیگران،فیلمنامه،) (در 2 فیلم ) ==>
>> هوشنگ قوانلو (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>
>> جهانگیر میرشکاری (بازیگران،صدا،) (در 2 فیلم ) ==>
>> مهرداد فلاحتگر (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>
بهنوش بختیاری بازیگری كه در اكثرساختههای مهران مدیری حضور داشته و با نقشهای متفاوت بر محبوبیت خود دربین سریالهای تلویزیون افزوده است.
بهنوش بختیاری متولد 29/2/1354 در بیمارستان اقبال تهران و ساكن شهرك ژاندارمری است.
پدرش بختیاری و مادرش تهرانی است. بهنوش عضو آخر یك خانواده 6 نفری است. یك خواهر و دو برادر بزرگتر از خود دارد كه هر سه متاهلند.
دررشته مترجمی زبان لیسانس گرفته و با توجه به علاقه فراوانی كه به این رشتهدارد به محض اینكه فرصتی پیدا كند، به سراغ این رشته و ترجمه متون میرود.
با توجه به شایعات فراوانی كه در مورد ازدواج او بر سر زبانهاست هنوز مجرد است و به قول خودش شاید اصلا ازدواج نكند.
بامجموعه هوای تازه ساخته محمد رحمانیان پا به عرصه بازیگری گذاشت و بعد ازآن در مجموعههای وكیل محله، خانه قدیمی، سایهها و معجزه وكیل هم بازیكرد.
قبل از بازیگری به عنوان منشی صحنه فعالیت میكرد كه این كار اورا بسیار مسئولیتپذیر و منظم بار آورد كه پایهگذار موفقیتهای او دربازیگری بود.
سال 75 به مدت یك سال زیرنظر خانم مهتاب نصیرپور در مدرسهرسام هنر دوره یك ساله تئاتر را گذراند كه به واسطه آن با ادبیات بازیگریآشنا شد.
به موسیقی علاقه فراوانی دارد، پدرش هم در این وادی كار میكند و یكی از دو برادرش هم در زمینه موسیقی فعال است.
در مجموعه زیر آسمان شهر(3) و ورود ممنوع ممنوع به عنوان دستیار كارگردان در كنار مهران غفوریان حضور داشت.
علاقه زیادی به فوتبال ندارد اما فوتبالهای ملی رادنبال میكند در صورتی كه فرصت پیدا كند به ورزش بدنسازی میپردازد.
علاقهای به بیزینس ندارد. به قول خودش هر كسی جلوی او از پول و حساب وكتاب حرف بزند احساس میكند او سرگرم صحبت به زبان اسپانیایی است.
عاشق خطاطی است و خیلی دلش میخواهد این هنر را به صورت حرفهای دنبال كند.
باتوجه به مشغله كاری فراوان زیاد به كارهای خانهداری و آشپزی نمیرسد امابسیار منظم و خوشسلیقه است. چلوكباب از غذاهای مورد علاقه اوست.
عاشق لهجه بختیاری پدرش است اما خودش به لهجه بختیاری صحبت نمیكند.
علاقهفراوانی به مسافرت دارد. آخرین مسافرتش به شهر مقدس مشهد بود و سرعیناردبیل به یادماندنیترین نقطهای بود كه به مسافرت رفته است.
علاقهفراوانی به مطالعه دارد و تا فرصتی به دست آورد به مطالعه میپردازد. اوعاشق مطالعه كتابهای روانشناسی و رمان است. آخرین كتابی كه مطالعه كردهسلاخ خانه شماره 5 بود.
در دوران كودكی برخلاف بسیاری از بچهها كه خیلی شلوغ و شر هستند دختر آرام و دوستداشتنی بوده.
به موسیقی كلاسیك علاقه فراوانی دارد و از بین خوانندگان پاپ به صدای رضا صادقی، مرحوم ناصر عبداللهی و مازیار علاقه فراوانی دارد.
درصورتی كه وقت كند به سینما میرود. او سعی میكند همه فیلمهای روز راببیند. آخرین فیلمی كه در سینما دیده «وقتی همه خواب بودن» است.
علاقه فراوانی به مهمانداری هواپیما دارد. او پذیرایی در اوج آسمان را عاشقانه دوستدارد.
از خواندن شعر لذت میبرد، اما اصلا نمیتواند شعر بگوید و یا شعر حفظ كند ولی بسیار روحیه رمانتیكی دارد.
آخرین كارهایش مستند ایرانگردی و كار 90 دقیقهای «یك روزی زنجیرش رو پاره میكنم» ساخته آقای عباسی است كه هنوز پخش نشده.
به بازی خانمها ثریا قاسمی، مریلا زارعی، گوهر خیراندیش، لیلا حاتمی، سحر ولدبیگی و شقایق دهقان علاقه فراوانی دارد.
تابه حال در اكثر كارهای مهران مدیری به ایفای نقش پرداخته و در اكثرنقشهایش موفق ظاهر شده است، به هیچ عنوان از بازی كسی ایراد نمیگیرد واهل بدگویی نیست.
برای بازی چندین پیشنهاد دارد كه به خاطر بازی درمجموعه باغ مظفر به پیشنهادهایش جواب نه داده. او شرط بازی در كارهایروتین را متن و كارگردان و عوامل خوب عنوان میكن
عنایت بخشی (زادهٔ ۱۳۲۴ در طالقان)
او در سال ۱۳۳۸ کار بازیگریرا به شکل حرفهای در گروه هنر ملی به سرپرستی عباس جوانمرد شروع کرد و پساز دو سال فعالیت در این گروه به نیروی هوایی ملحق شد. پس از گذراندندورههای مختلف الکترونیکی و زبان انگلیسی به تدریس الکترونیک و زبانپرداخت و همزمان به فعالیت هنری خود ادامه داد و پس از ده سال خدمت درنیروی هوائی به استخدام اداره تئاتر درآمد و فعالیت هنری خود را از سرگرفت.
نام اصلی: افسانه
نام خانوادگی اصلی: بایگان
سمت (در بخش های): بازیگران،صحنه و لباس،
......................................
تاریخ تولد: 1340
محل تولد: تهران
ملیت: ایران
......................................
مدرك تحصیلی: پنجم ابتدایی
بیوگرافی
شروع فعالیت هنری با بازی در فیلم کوتاه "بوق" در سال 1351.
برادرزاده فضل الله بایگان (کارگردان سینما و تاتر).
شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم "گمشده" (مهدی صباغزاده) در سال ١٣٦٤
با بازی در مجموعه تلویزیونی "سربداران" (محمدعلی نجفی، 1363) ایفای نقش مقابل دوربین را تجربه کرد و پس از آن بلافاصله به سینما راه یافت. او در دهه شصت پرکارترین بازیگر زن سینما بود.
- نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن در نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم "دو فیلم با یک بلیط" (داریوش فرهنگ، 1369)
- دیپلم افتخار بازیگر نقش اول زن در چهاردهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم "خواهران غریب" (کیومرث پوراحمد، 1374
مبتکرانه مثل «علیرضا گودرنژاد»، «خرمگس معرکه»، جانورانه(!) مثل « خرمگس ضدعرزشی»،« شتر میکروفن به دست» «چشم قورباغه ای»، آشنا مثل« مهدی میرمحمد»،« عادل سمیعی»،«مهراوه»، « مهسا بانو»،«مهرداد اصفهاني»، خیلی آشنا مثل «منصور حلاج»، « جان لنون»،« جک نیکلسون»،« زی زی گولو آسی پاسی دراکوتا تابه تا»(!)، جالب مثل patricia Mcpherson از ويرجينيا... به صمیمیت بهار Rمي خندم كه براي معرفي خودش نوشته بي كار! به دشت دور و بر «فرخنده رحیمی» و کراوات « سید محمد جلالی» و ژست هاي دختركش «جعفر مرتضوي»، «ناصرجعفر زاده»، « جواد رحمتي» و «جلال زنگنه» نگاه می کنم. فکر می کنم نام خانوادگی« کسری مهربانی» چقدر به قیافه اش می آید و از خودم می پرسم آیا می شود که «سامان شریعتی» و « علی خاتمی» با شریعتی ها و خاتمی های معروف، نسبتی داشته باشند؟
می خواهم بگویم گاهی به گودر که می روم، ماوس را روی اسم کسانی که به آخرین نوشته ام لایک داده اند نگه می دارم، روی هر اسم چند ثانیه... و به خودم و وبلاگم و او فكر مي كنم، به تكنولوژي كه آدمها را گاهي با فرسنگ ها فاصله، در نقطه اي مثل يك خط نوشته به هم پيوند مي دهد و غم و شاديشان را يكي مي كند. خواننده هاي مطالبم در گودر فقط يك اسم نيستند، براي من معنايي فراتر از اين حرف ها دارند، آن قدر كه روي عكس پروفايلشان مكث كنم و بخواهم اين معني را از عمق چشمهايشان بيرون بكشم. شايد براي همين است كه بعضي مطالب را جوري مي نويسم كه بشود از راه آنها به اين دنياي فانتزي بيشتر سرك كشيد.
راستش مطلب پست قبل به خاطر مقايسه خواننده هاي گودري و غيرگودري ام بود. فكر كردم چون دفعه پيش، نكته اش را در بخش «ادامه مطلب»گذاشته بودم، گودري ها آن را نديده اند و اين بار مي بينند. بعد با مقايسه تعداد لايك هاي اين بار با تعداد نظرات بار اول، معلوم مي شود كدام دسته از خواننده هاي وبلاگم فعالترند. اما بايد حدس مي زدم كه جذابيت تيتر پست قبلي، احتمالا همان دفعه اول، گودري ها را هم به صفحه اصلي وبلاگ كشانده و بايد مطلب ديگري را به اين منظور انتخاب مي كردم!
خلاصه بعضي پست ها فقط به منظور اقناع حس فضولي خودم است و هيچ ارزش ديگري ندارد. والسلام.
نكته: ديروز دو تا از همكارانم گفتند«افسانه» در سري آخر «بفرماييد شام»، خيلي شبيه من است. رفتارش و حتي صورتش آنها را به ياد من انداخته. همين جوري گفتم كه گفته باشم.
همرازجان، اين روزها همه به فكر عرب ها هستند اما كسي به فكر عزب ها نيست. اقلا شما چند راهكار ارائه بدهيد كه بتوانيم عزب اوغلي بودنمان را تحمل كنيم.
يك جوان عزب اوغلي
- يك سري راهكار هست كه همه مي دانند. ورزش كنيد، خودتان را سرگرم نگه داريد، غذاي ناجور نخوريد، لباس تنگ نپوشيد و اين حرف ها. اما اگر آتش درون شما شعله ورتر ازآن است كه با اين كارها سرد شود، مي توانيد مثل آن جوان تونسي، خودتان را با اين آتش بسوزانيد بلكه درس عبرتي شديد براي سايرين.
(۲) این مطلب، قبلا در نشریه طنز «ستون آزاد» به چاپ رسیده است.
* دیروز بعد از سه چهارسال، بالاخره از یک چیزی یک مقدار زیادی خوشحال شدیم و لذت مبسوطی بردیم با دیدن دربی. پیروزی به حق و شیرین استقلال در آن بازی را به همه آبی ها تبریک می گویم.
بعد از پست شما هویج نیستید! ، به فکرم رسید از شما بخواهم ابتکارات مشابهتان را در به دست آوردن دل کسی که دوستش داشته اید برایمان بنویسید. مسلما منظور از این ابتکارات، لباس خرگوش پوشیدن نیست، بلکه در اینجا ابتکار، به هر کاری که باعث جلب نظر یا برگرداندن نظر طرف از منفی به مثبت شده باشد گفته می شود. تجربه خودتان را بنویسید، باشد که درس عبرتی باشد برای دیگرانی که کسی را دوست دارند و می خواهند دل او را به دست بیاورند.
دوستم با سرعت رانندگی می کرد تا به امتحان برسیم. در قسمتی از مسیر ناگهان تصمیم گرفت در محل« دور زدن ممنوع» دور بزند تا در وقت صرفه جویی کرده باشد. به خاطر ترافیک وحشتناک اول صبح، خیلی طول کشید تا از بین ماشین هایی که همه در جهت مخالف ما می آمدند، رد شود. این وسط، فقط ماشین پلیس را کم داشتیم که به سلامتی متوجه حضور آن هم شدیم. پلیس خواب آلود به ماشین تکیه داده بود و انگار باورش نشود که درست دیده باشد، فقط با چشمهایی گرد شده و دهانی باز از تعجب و با چرخاندن سر، کل پروسه دور زدن ما را نگاه کرد. من هم تمام مدت، به قیافه مبهوت او نگاه می کردم و می خندیدم. کم مانده بود برایش دست تکان بدهم!
برای ازدواج هم اگر می خواهید کسی را انتخاب کنید که معیارهای معمول جامعه یا اطرافیانتان را ندارد، این داستان را به یاد بیاورید:
۱. مطمئن شوید برای شما ارزشش را دارد.
۲. سعی کنید آن قدر باورنکردنی باشد که مخالفان، توان انتقاد را از دست بدهند!
۳. با او جوری زندگی کنید که دیدن قیافه مخالفانتان به کاری مفرح تبدیل شود.
- برای این که یک دختر نیفتد دست عراقی ها، ده تا پسر خودشان را به کشتن دادند، ده تا دختر دیگر بی شوهر ماندند!
بعدانوشت: شما هم می توانید در کنار ما امروز، سه شنبه، پنجم مهرماه، ساعت بیست در فرهنگسرای نیاوران به دیدن آخرین اجرای نمایشنامه طنز«کارول» بنشینید! بلیت پنج هزارتومانی از نیم ساعت قبل در همان محل قابل تهیه است.
پلیس ِ«باتوم به دستِ» سر چهارراه، حمایلی بر دوش داشت که روی آن نوشته بودند« مهر و مهربانی»!
نهال
با هجوم پاییز
برگ و بارش را به باد می سپرد
ساکت و سرد
اما بهار
دوباره
نهال ها را
سبز خواهد کرد.
بعد از اختلاس اخیر، پیشنهاد می شود نام«بانک ملی ایران» به «بانک حیف و میلی ایران» تغییر پیدا کند!
ازدواج مثل رنگ کردن مو می ماند. یا نباید این کار را بکنی یا اگر کردی مدام باید تجدیدش کنی!